یادداشت های روزانه یک دیوانــه

متن های عاشقانه,اشعار عاشقانه,تک بیتی عاشقانه,دوبیتی عاشقانه,جملات زیبا,جملات قصار,اس ام اس عاشقانه,sms عاشقانه

یادداشت های روزانه یک دیوانــه

متن های عاشقانه,اشعار عاشقانه,تک بیتی عاشقانه,دوبیتی عاشقانه,جملات زیبا,جملات قصار,اس ام اس عاشقانه,sms عاشقانه

مستی


ساعت هم مست کرده


مثل من ...


مانده است روی وقت قرارمان


فراموش کرده که رفته ای


عجب عالمیست مستی ....



جهنم


جهنم اینه که


هر روز صبح که از خواب پا میشی


ندونی برای چی زنده ای ؟


تخته سیاه


همگی به صف ایستاده بودند تا از آنها پرسیده شود

نوبت به او رسید : "دوست داری روی زمین چه کاره باشی؟

گفت: می خواهم به دیگران یاد بدهم، پس پذیرفته شد! چشمانش رابست، دید به شکل درختی در یک جنگل بزرگ درآمده است. باخود گفت : حتما اشتباهی رخ داده است! من که این را نخواسته بودم؟!


سالها گذشت تا اینکه روزی داغ تبر را روی کمر خود احساس کرد ، با خود گفت : این چنین عمر من به پایان رسید و من بهره ی خود را از زندگی نگرفتم! با فریادی غم بار سقوط کرد و با صدایی غریب که از روی تنش بلند میشد به هوش آمد!

حالا تخته سیاهی بر دیوار کلاس شده بود!



دوری و دوستی


افسانه ها را رها کن!


دوری و دوستی کدام است؟


فاصله هایند که دوستی را می بلعند!


تو اگر نباشی ...


دیگری جایت راپرمی کند


به همین سادگی!!!



آیا ...


بعـد ِ هر طوفانی


آسمان های صاف و روشن می آیند


آیا تو هم...


بعد از دل ِ تنـگ من می آئی ؟