یادداشت های روزانه یک دیوانــه

متن های عاشقانه,اشعار عاشقانه,تک بیتی عاشقانه,دوبیتی عاشقانه,جملات زیبا,جملات قصار,اس ام اس عاشقانه,sms عاشقانه

یادداشت های روزانه یک دیوانــه

متن های عاشقانه,اشعار عاشقانه,تک بیتی عاشقانه,دوبیتی عاشقانه,جملات زیبا,جملات قصار,اس ام اس عاشقانه,sms عاشقانه

باور کنید ...


باور کنید ...


یک جایی


که هنوز نمیدانم ...


... در زمانی


که هنوز نمی فهمم ...


کنار کسی


که هنوز نمی شناسم ...


جای من خالیست ...


باور کنید ...!


من پر از احساسم ...


قطره ای از عشق می خواهم ... نمی بخشد کسی


لحظه ای پر مهر می خواهم ... نمی خواهد کسی


یک نفس با شور می خواهم ... نمی رقصد کسی


... پرتوی از نور می خواهم ... نمی بیند کسی


وزشی از باد می خواهم ... نمی جنبد کسی


من فقط یک یار می خواهم ... نمی آید کسی


یک قمار تازه می خواهم ... نمی بازد کسی


از شراب ناب می خواهم ... نمی ریزد کسی


هر کسی در لاک خود سر را فرو برده


من پر از احساسم ... نمی فهمد کسی



دلم برای کودکیم تنگ شده....


دلم برای کودکیم تنگ شده....


برای روزهایی که باور ساده ای داشتم


همه آدم ها را دوست داشتم...


مرگ مادر "کوزت" را باور می کردم و از زن "تناردیه" کینه به دل می گرفتم


مادرم که می رفت به این فکر بودم که مثل مادر "هاچ" گم نشود...


... دلم می خواست "ممُل" را پیدا کنم


از نجاری ها که می گذشتم گوشه چشمی به دنبال "وروجک" می گشتم


تمام حسرتم از دنیا نوشتن با خودکار بود !


دلم برای کودکیم تنگ شده ...


شاید یک روز در کوچه بازار فریب دست من ول شد و او رفت...


بساط کرده ام...


بساط کرده ام


و تمام نداشته هایم را

ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ...

بی انصاف چانه نزن

ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ ...

به قیمت عمرم

تمام شده!!

من نیستم...



صبح روزی پشت در می آید و من نیستم...



پ  ن : روزی که اینجا مطلب جدید نمی بینید نپرسید چرا؟  بدونید که حالم خیلی خوبه که این طرفا نمیام, راستش رو بخواید اینجا یه جورایی کوچه دلتنگی هامه که هر باری دیوارش رو خط خطی میکنم تا آروم شم...


+ اصلا کاش هیچکس گذرش اینورا نیوفته