چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم...
تمبر و پاکت هم هست و یک عالمه حرف...
کاش کسی جایی منتظرم بود...
سلام اینم قشنگ بود...دیشب در جاده های سکوت در ایستگاه عشق هرچه منتظر ماندم کسی برای لمس تنهاییم توقف نکرد و من تنهاتر از همیشه به خانه برگشتم...
سلامبنویس نامه بنویس به دفعات مثل من در پاکت بگذار و تمبر بزن ولی آنها را پست نکن
kashki montazeram bood
امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد! یا باید خانه مان را عوض کنم ...یا پستچی را ؟؟؟تو که هر روز برایم نامه می نویسی .... مگه نه ؟!!؟
من هر شب مینویسم ولی افسوس......
بعضی چیزها را نمی شود گفت .حتی نمی شود نوشت .فقط باید حملشان کرد .سنگین اند و طاقت فرسا .
نامه نوشته شدپاک شدنوشته شدپاک شدنو...سطل زباله دیگری بیاوریددیگر برای ذهن مچاله من جایی نمانده است...
سلامتمر و پاکتت رو بیار باهم بنویسیم......شاید یکی از ما ها منتظر دیگری باشه...........در ضمن وبت باحال بود.به وب منم سر بزن................
بعضیها یار نیستن بارن!!! وقتی میرن ادم احساس میکنه سبک شده!!!
سلام اینم قشنگ بود...
دیشب در جاده های سکوت در ایستگاه عشق هرچه منتظر ماندم کسی برای لمس تنهاییم توقف نکرد و من تنهاتر از همیشه به خانه برگشتم...
سلام
بنویس نامه بنویس به دفعات مثل من در پاکت بگذار و تمبر بزن
ولی آنها را پست نکن
kashki montazeram bood
امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد!
یا باید خانه مان را عوض کنم ...
یا پستچی را ؟؟؟
تو که هر روز برایم نامه می نویسی .... مگه نه ؟!!؟
من هر شب مینویسم ولی افسوس......
بعضی چیزها را نمی شود گفت .
حتی نمی شود نوشت .
فقط باید حملشان کرد .
سنگین اند و طاقت فرسا .
نامه نوشته شد
پاک شد
نوشته شد
پاک شد
نو...
سطل زباله دیگری بیاورید
دیگر برای ذهن مچاله من جایی نمانده است...
سلام
تمر و پاکتت رو بیار باهم بنویسیم......
شاید یکی از ما ها منتظر دیگری باشه...........
در ضمن وبت باحال بود.به وب منم سر بزن................
بعضیها یار نیستن بارن!!!
وقتی میرن
ادم احساس میکنه سبک شده!!!