ﺍﮔﺮ ﺩﺭﯼ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ، ﻣﯽ ﮐﻮﻓﺘﻢ...ﺩﺭﻫﻢ ﻣﯽ ﮐﻮﻓﺘﻢ !
ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ ﺁﻣﺪﻡ...ﻓﺮﻭ ﻣﯽ ﺭﯾﺨﺘﻢ
ﺍﮔﺮ ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﮔﺮ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﻮﺩ، ﭘﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮ ﻧﻘﺸﻪ ﯼ ﺟﻬﺎﻥ
ﻭ ﻧﻘﺸﻪ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪﻡ !
ﺍﻣﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﻧﯿﺴﺖ... ﻫﯿﭻ ...
ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ، ﻫﯿﭻ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﺮﺩ ...
اوهوم
زیبا بود
ziba as
قشنگ بود...
زیباست
خییلی جالب بود مرسی
عالی بود.
سلام.
وقتی چیزی نیست ، می شه ننوشت و شاید هم به زیباترین شکل نوشت!
پست قشنگی بود. متشکرم.
زیبا
قشنگ بود.
ممنون
بسیار زیباست
این شعر از شهاب مقربین
کاملا حسش کردم...واقعا زیبا بود
خوشحال میشیم به حیاط خلوت ما هم سر بزنی...مهمون نوازیما