-
مرگ
1389/02/31 15:34
می دویم فریاد می زنیم می ایستیم فرار می کنیم می خندیم اشک می ریزیم و مرگ هر بار یکی از ما را یار می کشد... از : علی اسداللهی
-
جملات قصار 6
1389/02/31 15:33
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین" خود را به سوی ماه افکنید، حتی اگر خطا کنید، میان ستارگان خواهید نشست... "براون" در معادله زندگی آینده هیچ وقت به گذشته برابر نیست. " آنتونی رابینز " در تاریکی است که چشم شروع به دیدن می کند....
-
خواب شیرین دیده ام
1389/02/31 15:32
روی پیشانی بختم خط به خط چین دیده ام بسکه خود را در دل آیینه غمگین دیده ام مو سپیدم مو سپیدم موسپیدم مو سپید گرگ باران دیده هستم، برف سنگین دیده ام آه یک چشمم زلیخا آن یکی یعقوب شد حال یوسف را ببینم با کدامین دیده ام؟ آشنا هستی به چشمم صبر کن، قدری بخند یادم آمد، من تورا روز نخستین دیده ام بیستون دیشب به چشمم جاده ای...
-
دوبیتی های زیبا
1389/02/31 15:27
ما را همه ره ز کوی بد نامی باد وز سوختگان بهره ی ما خامی باد نا کامی ما چو هست کام دل دوست کام دل ما همیشه ناکامی باد **** امروز برای من شرابی ای عشق هرچند که از پایه خرابی ای عشق یک لحظه اگر حال خوشی می بخشی یک عمر برای دل عذابی ای عشق ای اشک دوباره در دلم درد شدی تا دیده ی من رسیدی و سرد شدی از کودکی ام هر آنزمان...
-
به روزگار خودم جای گریه می خندم
1389/02/19 11:32
چه ساده ام که به عشقت هنوز پابندم به روزگار خودم جای گریه می خندم چه ساده ام که پس از این هزار و هجده سال هنوز هم به قراری که بسته ای بندم: که می رسیّ و برای همیشه می مانی و می دهی به نفس های خسته ام جانی به انتهای خودم می رسم به این بن بست همیشه قصه ی بی سرپناهی ام این است همیشه آخر هر اتفاق می بازم برنده باشی اگر،من...
-
بگذار زمان روی زمین بند نباشد
1389/02/19 11:30
بگذار زمان روی زمین بند نباشد حافظ پی اعطای سمرقند نباشد بگذارکه ابلیس دراین معرکه یک بار مطرود ز درگاه خداوند نباشد بگذار گناه هوس آدم و حوّا بر گردن آن سیب که چیدند نباشد مجنون به بیابان زد و لیلا... ولی ای کاش این قصه همان قصه که گفتند نباشد ای کاش عذاب نرسیدن به نگاهت آن وعده ی نادیده که دادند نباشد یک بارتو درقصه...
-
از شخصی پرسیدند...
1389/02/19 11:03
- از شخصی پرسیدند که: چرا مرغ گاهی یکپای خود را بلند میکند ؟ گفت: اگر آن پای دیگرش را هم بلند کند میافتد. - گفتند که : چرا صیاد وقت صید یک چشم خود را هم میگذارد ؟ گفت : برای آنکه اگر هر دو چشم خود را بهم بگذارد جائی را نخواهد دید.
-
به نام تو در و دیوار خانه می لرزد
1389/02/16 17:39
چنانکه دست گدایی شبانه می لرزد دلم برای تو ای بی نشانه می لرزد هنوز کوچه به کوچه ،حکایت از مردی ست که دستِ بسته ی او عاشقانه می لرزد چه رفته است به دیوار و در که تا امروز به نام تو در و دیوار خانه می لرزد چه دیده در که پیاپی به سینه می کوبد؟ چه کرده شعله که با هر زبانه می لرزد؟ هنوز از آنچه گذشته است بر در و دیوار به...
-
دانلود آهنگ الکی از سیاوش قمیشی
1389/02/12 00:36
دانلود کنید با حجم 3.31 مگابایت از اونجایی که یه موسیقی خوب همانند خواندن یک شعر خوب زیبایی لحضات انسان را دو چندان میکنه این آهنگ زیبا با عشق تقدیم به شما... من فقط عاشق اونم عمری از خدا بگیرم /اونقدر زنده بمونم تا بجای تو بمیرم لینک دانلود تصحیح شد !!!
-
تو و من
1389/02/11 17:38
نذر چشمان تو این دل که اگر ما باهم... که اگر قسمت ما شد تک و تنها باهم، زیر یک سقف به هم زل بزنیم آخرسر خنده ای از ته دل بی غم فردا با هم بشود حادثه ها وفق مراد من و تو یا نباشیم و یا تا ته دنیا باهم اگر این بار خدا خواست که خوشبختی را بفروشد کمی ارزانتر از این تا با هم... اگر این بار زمان روی زمین بند شود نشناسیم از...
-
دلیل بودن تو
1389/02/10 20:38
هر کسی دوتاست . و خدا یکی بود . و یکی چگونه می توانست باشد ؟ هر کسی به اندازه ای که احساسش می کنند ، هست . و خدا کسی که احساسش کند ، نداشت . عظمت ها همواره در جستجوی چشمی است که آنرا ببیند . خوبی ها همواره نگران که آنرا بفهمد . و زیبایی همواره تشنه دلی است که به او عشق ورزد . و قدرت نیازمند کسی است که در برابرش رام...
-
گفتم بهار
1389/02/10 20:34
گفتم بهار خنده زد و گفت ای دریغ دیگر بهار رفته نمی آید گفتم پرنده ؟ گفت اینجا پرنده نیست اینجا گلی که باز کند لب به خنده نیست گفتم درون چشم تو دیگر ؟ گفت دیگر نشان ز باده مستی دهنده نیست اینجا به جز سکوت سکوتی گزنده نیست . . . از : حمید مصدق
-
کاریکلماتور
1389/02/07 13:26
پرویز شاپور و همسرش فروغ فرخزاد از دیدگاه ویکی پدیا : کاریکلماتور نامی است که احمد شاملو بر نوشتههای پرویز شاپور گذاشت. این کلمه ابتدا در سال ۱۳۴۷ در مجله خوشه به سردبیری شاملو به کاربرده شد و حاصل پیوند «کاریکاتور» و «کلمه» است. به نظر شاملو، نوشتههای شاپور کاریکاتورهایی است که با کلمه بیان شدهاست. *** مادر...
-
دلتنگی
1389/01/31 10:45
دلتنگی خوشه ی انگور سیاه است لگدکوبش کن... لگدکوبش کن... بگذار ساعتی سربسته بماند مستت می کند اندوه
-
تنها گناه آینه ها زودباوری ست
1389/01/31 09:32
چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری ست جای گلایه نیست که این رسم دلبری ست هرکس گذشت از نظرت در دلت نشست تنها گناه آینه ها زودباوری ست مهرت به خلق بیشتر از جور بر من است سهم برابرِ همگان نابرابری ست دشنام یا دعای تو در حق من یکی ست ای آفتاب! هرچه کنی ذرّه پروری ست ساحل جواب سرزنش موج را نداد گاهی فقط سکوت سزای سبکسری ست...
-
آهوی دل مرا درید
1389/01/31 09:29
عشق، شیر شد آهوی دل مرا که دید آهو از میان سینه ام رمید هی دوید و هی دوید و هی دوید... شیر آخرش ولی به او رسید آهوی دل مرا درید
-
مرگ همکار
1389/01/22 23:18
یکروز وقتى کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود: «دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار مىشود دعوت مىکنیم.» در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکارانشان ناراحت مىشدند...
-
بازم همون دوره بیسواتی !
1389/01/20 16:41
بازم همون دوره بیسواتی قربون اون حرفای عشق لاتی قربون اون «مخلصتم، فداتم» قربون اون «من خاک زیرپاتم» قربون اون حافظ روی تاقچه قربون حسن یوسف تو باغچه قربون مردمی که مردم بودن اهل صفا، اهل تبسم بودن قربون اون دوره تردماغی قربون اون تصنیف کوچهباغی قربون دورهای که خوشبینی بود تار سبیلها چک تضمینی بود مردای ناب و اهل...
-
اینجا غریبه بودم
1389/01/20 16:33
اینجا غریبه بودم، اهل زمین نبودم با روح بی شکیبم هرگز عجین نبودم از جنس موج بودم،رفتن گناه من شد خود را شکستم اما ساحل نشین نبودم باید گناهمان را بر شانه می نوشتند پربود شانه هایم هرچند این نبودم من آخرین شروعم برگرد باورم کن عصیان گرفته روحم اهل یقین نبودم باری است روی دوشم از افترا و تهمت یا من در اشتباهم یا خرده...
-
دانلود آهنگ ۲ نوازی سه تار و پیانو از امیرحسین سام
1389/01/17 23:16
سلام به دوستای عزیزم... طی درخواستی که بعضا کرده بودید برای قرار دادن لینک دانلود آهنگ پس زمینه وبلاگ یه سرچی زدم اینم نتایجش از هر لینکی خواستید دانلود کنید. (با حجم ۳.۲۲ مگابایت) امیرحسین سام--لینک مستقیم امیرحسین سام--لینک مستقیم 2 امیرحسین سام server 4shared امیرحسین سام server send space امیرحسین سام server mega...
-
سال آزار و مردم آزاری
1389/01/10 15:09
"سال آزار و مردم آزاری" سال غوغا و ترس سالاری رفت و مردم هنوز در دلشان پر درد است و خشم، انگاری سال 88 رفت و هنوز کوپن یونجه ها نشد اعلام گاو مشتی حسن که بیچاره کشکی کشکی! محارب و اعدام سال 88 که شد آغاز گفت یک شعر، سیدی باهوش "گاو اقبال باشد و دولت!" باز رحمت به سال گربه و موش سال گاو و هزار...
-
دنیا عوض شده است
1389/01/10 15:05
آیین عشق بازی دنیا عوض شده ست یوسف عوض شده ست، زلیخا عوض شده ست سر همچنان به سجده فرو برده ام ولی در عشق سالهاست که فتوا عوض شده ست خو کُن به قایقت که به ساحل نمی رسیم خو کُن که جای ساحل و دریا عوض شده ست آن باوفا کبوتر جلدی که پَر کشید اکنون به خانه آمده، اما عوض شده ست حق داشتی مرا نشناسی، به هر طریق من...
-
جملات قصار
1389/01/07 01:29
بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی دوستت را چنان دوست مدار! مبادا روزی دشمنت شود هیچ وقت پارس کردن یک سگ پیر را بی اهمیت تلقی نکن . آن که با حق درآویخت خون خود بریخت تجربه اسمی است که افراد به اشتباهاتشان میدهند همه دوست دارند که به بهشت بروند, ولی کسی دوست ندارد که بمیرد قطعاً خاک و کود لازم است تا...
-
عید آمد...
1388/12/25 11:41
عید آمد و ما خانهء خود را نتکاندیم گردى نستردیم و غبارى نفشاندیم دیدیم که در کسوت بخت آمده نوروز از بیدلى او را ز در خانه براندیم هر جا گذرى غلغلهء شادى و شور است ما آتش اندوه به آبى ننشاندیم آفاق پر از پیک و پیام است، ولى ما پیکى ندواندیم و پیامى نرساندیم احباب کهن را نه یکى نامه بدادیم و اصحاب جوان را نه یکى بوسه...
-
قلاب ها....
1388/12/21 13:57
قلاب ها علامت کدام سوالند که ماهیان پاسخشان می شوند؟
-
عاشق...
1388/12/21 13:57
طبیبان بر سر بالین من آهسته می گفتند که امشب تا سحر این عاشق دلخسته می میرد. زه هر جا بگذرد تابوت من غوغا به پا خیزد چه سنگین می رود این مرده از بس آرزوها داشت
-
خداوندا ...
1388/12/21 13:53
خداوندا اگر روزی بشر گردی ز حال ما خبر گردی پشیمان میشوی از قصه خلقت از این بودن از این بدعت خداوندا نمیدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساسا سرشار است.
-
من می ترسم...
1388/12/21 13:50
من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم ! دین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسم ! قانون را دوست دارم ولی از پاسبان ها می ترسم ! عشق را دوست دارم ولی از زن ها می ترسم ! کودکان را دوست دارم ولی از آئینه می ترسم ! سلام را دوست دارم ولی از زبانم می ترسم ! من روز را دوست دارم ولی از روزگار می ترسم! من می...
-
حال همه ما خوب است اما تو باور نکن
1388/12/21 13:46
سلام حال همه ما خوب است ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور که مردم به آن شادمانیِ بیسبب میگویند با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنارِ زندگی میگذرم که نه زانویِ آهویِ بیجفت بلرزد و نه این دلِ ناماندگارِ بیدرمان تا یادم نرفته است بنویسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود میدانم همیشه حیاط آنجا پر...
-
آخرین برگ...
1388/12/19 20:43
آخرین برگ را به غلط کشیده ای من پیروز قمار تشنه ی باخت بودم !