-
سلام
1395/06/26 12:55
یادش بخیراینجا وبلاگ کامنت شعر، چه روزایی اینجا گذروندم اینستاگرام فالو کنید : rzes https://www.instagram.com/rzes
-
اینستاگرام
1394/02/27 20:51
سلام رفقااااااااااا دوست داشتید فالو کنید rzes
-
روز مادر
1394/01/18 20:58
گاهی دلم هیچ چیز نمی خواهد جز گپ ریز ریز با مادرم هی من حرف بزنم هی او چای تازه دم بریزد... هی چای ام سرد بشود هی دلم گرم... آنجا که چای ات سرد می شود و دلت گرم "خانه مادر است"
-
سال 1394 مبارک
1394/01/01 20:49
بغضِ گلدان لبِ پنجـره را چلچله‌ها می‌فهمند حالِ بیحوصلهها را خودِ بیحوصلهها می‌فهمند... + اینم یه تبریک بی حال و بی حوصله
-
خدا می داند تنهاااااا
1393/12/22 23:37
من که نمی دانم... خدا می داند تنها، که شاید تو هم جایی همین حوالی داری برایِ دلتنگی هایت دنبالِ من می گردی... که شاید کلافه ای از تنهایی یا حتی شاید میزِ شامِ امشب را دو نفره چیده ای به امیدِ اینکه در باز شود من از راه بیایم... اگر چنین است کاش تو هم امشب در گوشِ خدا بگویی خدا جان ! شام یخ کرد که هیچ دستانم بی حِس شد...
-
تک و تنها
1393/12/22 23:35
تک و تنهــاتر از آنــم که به دادم برسند آنچنانم که شدم دست به دامان خودم
-
[ بدون عنوان ]
1393/11/24 13:14
وقتی خدای قصّه سرِ میزِ دیگریست...
-
دلم گرفت
1393/10/03 21:58
هم در هوای ابری آبان دلم گرفت هم در سکوت سرد زمستان دلم گرفت هرجا که عاشقی به مراد دلش رسید هرجا گرفت نم نم باران دلم گرفت هرجا که خنده بر لب معشوقه ای نشست یا اینکه کرد زلف پریشان، دلم گرفت بیرون زدم ز خانه که حالم عوض شود از بس شلوغ بود خیابان دلم گرفت امروز جمعه نیست، ولی با نبودنت مانند عصر جمعه ی تهران دلم گرفت...
-
اشتباه
1393/09/25 14:49
اشتباه می کنند بعضی ها که اشتباه نمی کنند باید راه افتاد مثل رود ها که بعضی به دریا می رسند بعضی هم به دریا نمی رسند رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد...
-
تعمیر یک ساعت
1393/09/19 18:39
ما مردها گاهی نیاز داریم بندِ وا شده‌ی یک ساعت را تعمیر کنیم عوض کردن یک باطری ما را به آرامشی می‌رساند که از ساعت می‌گیرد ... من ساعت هایم را نگه می‌دارم ساعتی که مادرم با خودکار برایم کشیده بود هنوز کار می‌کند 10 و 10 دقیقه است و او هنوز نمرده پدر اما ماهیگیر بود و ساعت وفادارش بعدِ او فقط زیر آب کار می‌کند فرق...
-
پست ثابت
1393/09/04 21:27
من آب می‌پاشم و جارو می‌زنم و مهمان دعوت می‌کنم، تو اگر دلش را داشتی نیا... _ دوستان اینم آیدی لاین من : rzes هر کسی هم دوس داش آیدیشو کامنت کنه زیر همین مطلب
-
درخت وجود ندارد...
1393/08/29 17:38
برگی که می‌ریزد از درخت نمی‌کاهد گنجشکی که می‌پرد از درخت نمی‌کاهد شاخه‌ای که می‌شکند از درخت نمی‌کاهد تنه‌ای که تبر می‌خورد از درخت نمی‌کاهد درخت وجود ندارد
-
درخت
1393/08/29 17:36
برای درخت‌‌های کنار جاده فرقی ندارد، کسی که در سفرَست می‌رود، یا می‌آید برای من اما فرق زیادی دارند درختان مسیری که از تو دورم می‌کند و درختان مسیری که با تو نزدیکم.
-
کودک می مانم ...
1393/08/27 19:13
آنچنان ساده ام که گنجشک‌ها هم می توانند در جیب هایم لانه کنند با پروانه ای سال ها دوست می شوم برای پای مورچه ام که به گل می ماند های های گریه می کنم در دور و دراز باور خود کودک می مانم ... همیشه ...
-
تسلیت
1393/08/25 14:45
گاهی شفا به رفتن است... + ترانه عصر پاییزی زنده یاد مرتضی پاشایی
-
پاییز
1393/08/11 15:10
در من درختی پیر از پاییز می ترسد ...
-
باران پاییزی
1393/08/09 18:56
چرا بی‌قراری؟ چرا درهمی؟ چرا داغ‌داری؟ خرابی؟ بمی؟! مگر سرنوشت منی اینقدَر غم‌انگیز و پیچیده و مبهمی؟ مرا دوست داری ولی تا کجا؟ مرا تا کجا «دوستت‌دارم»ی؟ نه با تو دلم خوش، نه بی تو دلم… جهنم-بهشتی؟ نه! شادی-غمی تو هم مثل باران که نفرین شده‌ست بیایی زیادی، نیایی کمی جهان، ابر خاموش و بی‌حاصلی‌ست بگو باز باران! بگو...
-
اصفهان...
1393/08/01 20:34
تو از چشمای خوش رنگ زنای شهر بیزاری بزن خالی شه این عقده بزن آره.....تو حق داری
-
تصادف
1393/07/08 18:24
تصادف شد، چون من ساده بودم و راننده، او ماشین بود و پیچیده...
-
بهشت
1393/06/21 12:45
از بهشتی که تو گفتی خبری نیست که نیست می روم سر بگذارم به بیابان خودم...
-
رازداری
1393/06/18 18:13
رازداری کن و از من گله در جمع مکن باز بازیچه مشو، بارِ سفر جمع مکن با حضور تو قرار است مرا زجر دهند خویش را مایه ی دلگرمی هر جمع مکن به گناهی که نکردم، به کسی باج مده آبرویی هم اگر هست بخر، جمع مکن ترسم آسیب ببیند بدنت، دورِ خودت... این همه هرزه ی آلوده نظر جمع مکن! " آخرین شاخه ی تو، سهم عقابی چو من است... روی...
-
تو همانی...
1393/06/04 22:17
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد غزل و عاطفه و روح هنرمندش را از رقیبان کمین کرده عقب می‌ماند هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر هر که تعریف کند خواب خوشایندش را مادرم بعد تو هی حال مرا می‌پرسد مادرم تاب ندارد غم فرزندش...
-
یک نفر
1393/04/30 23:36
یک نفر آدمم و چند نفر غمگینم...
-
فیلم هندی
1393/04/27 11:35
دل خسته ام از شهر نامردی و رندی ها پایان خوبم باش، مثل فیلم هندی ها...
-
این روزها
1393/02/25 20:38
این روزها که می‌گذرد، جور دیگرم دیگر خیال و فکر تو افتاده از سرم دیگر دلم برای تو پرپر نمی‌زند دیگر کلاغ رفته به جلد کبوترم دیگر خودم برای خودم شام می‌پزم دیگر خودم برای خودم هدیه می‌خرم دیگر بلد شدم که خداحافظی کنم دیگر بلد شدم که بهانه نیاورم اسمت چه بود؟ آه از این پرتی حواس این روزها من اسم کسی را نمی‌برم این روزها...
-
من عقابی بودم...
1393/02/19 12:51
من عقابی بودم که نگاه یک مار، سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم از زمینش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فریب چشمش، سخت جادویم کرد در نوک یک قله، آشیانش دادم که همین دل رحمی، چه بروزم آورد عشق، جادویم کرد زهر خود بر من ریخت از نوک قله زمین افتادم تازه آمد یادم، من عقابی بودم...
-
هفتاد سال
1393/02/07 17:40
دوست دارم یک شبه، هفتاد سال پیر شوم در کنار خیابانی بایستم… تو مرا بی آنکه بشناسی، از ازدحام تلخ خیابان عبور دهی… هفتاد سال پیر شدن یک شبه به حس گرمی دست های تو هنگامی که مرا عبور میدهی بی آنکه بشناسی می ارزد..! " وبلاگ ندا "
-
مادر
1393/01/31 00:34
مادرم پاییز شد تا مرا بهاری کند...
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/27 17:06
خیلی تند رفت ! کودکی هایم... با آن دوچرخه قراضه اش کاش همیشه پنچر می ماند...
-
قاتل ها...
1393/01/22 21:54
قاتل ها همیشه چاقو... تفنگ... قاتل ها همیشه اسلحه نمی کشند گاهی قاتل های لعنتی آنقدر دیر سراغت می آیند که می میری...