-
یاد تو...
1391/03/16 01:03
زندگی می رود اما ... من ولی جا ماندم من به یاد گذر پای تو اینجا ماندم!
-
کجا را وعده خواهی داد ....!؟
1391/03/12 16:59
خدایا بالاتر از بهشتت نیز جایی هست ؟ برای این دستان پینه بسته ، برای این کوه و تکیه گاه آری پدرم را می گویم .... کجا را وعده خواهی داد ....!؟!
-
فرشته ها هم میتوانند مرد باشند !
1391/03/12 16:58
پدرم ، تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم میتوانند مرد باشند !
-
خورشید
1391/03/12 16:58
خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گردد !
-
پدر...
1391/03/12 16:58
پدر همون کسی هست که لرزش دستش دیگه چیزی از چای توی استکان باقی نگذاشته ... ولی بهت میگه به من تکیه کن و تو انگار کوه رو پشتت داری
-
درست میشود
1391/03/12 16:56
پدرم هر وقت میگفت “درست میشود”… تمام نگرانی هایم به یک باره رنگ میباخت…!
-
میان ما و شما
1391/03/05 22:22
همین که نعش درختی به باغ می افتد بهانه باز به دست اجاق می اقتد حکایت من و دنیایتان حکایت آن پرنده ایست که به باتلاق می افتد عجب عدالت تلخی که شادمانی ها فقط برای شما اتفاق می افتد تمام سهم من از روشنی همان نوریست که از چراغ شما در اتاق می افتد به زور جاذبه سیب از درخت چیده زمین چه میوه ای ز سر اشتیاق می افتد همیشه...
-
مهمان آتش
1391/03/05 22:20
راحت بخواب ای شهر! آن دیوانه مرده است در پیله ابریشمش پروانه مرده است در تُنگ، دیگر شور دریا غوطهور نیست آن ماهی دلتنگ، خوشبختانه مرده است یک عمر زیر پا لگد کردند او را اکنون که میگیرند روی شانه، مرده است گنجشکها! از شانههایم برنخیزید روزی درختی زیر این ویرانه مرده است دیگر نخواهد شد کسی مهمان آتش آن شمع را خاموش...
-
رفتیم...
1391/03/05 22:19
با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم به خیابان شلوغی که نباید رفتیم می شنیدیم صدای قدمش را اما پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم آخرین منزل ما کوچه سرگردانی است دربه در در پی گم کردن مقصد رفتیم مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم دیگر اصرار مکن باشد،...
-
جایی برای رفتن
1391/03/03 21:50
کسی که نشسته همیشه خسته نیست شاید جایی برای رفتن ندارد
-
تبر !!!
1391/02/30 15:59
من از نگاه کلاغی که رفت فهمیدم که سرنوشت درختان باغمان تبر است... ب.ن : این آهنگ رو از روزی که تو نت پخش شده یه بند دارم گوش میدم, خواستم پیشنهادش کنم به شما, راستش نه حسش هست و نه حوصلش که واستون آپلودش کنم, هرکس که میخواد گوش کنه سرچ کنه : " آهنگ چه سلامی از مانی رهنما"
-
دلم می خواهد بخوابم!
1391/02/25 17:36
دلم می خواهد بخوابم مثل ماهی حوضمان... که چند روزیست روی آب خوابیده است
-
کاش...
1391/02/25 17:36
چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم... تمبر و پاکت هم هست و یک عالمه حرف... کاش کسی جایی منتظرم بود...
-
ببخشید !
1391/02/25 17:36
مرا که هیچ مقصدی به نامم .. و هیچ چشمی در انتظارم نیست را !.. ببخشید ! که با بودنم ترافیک کرده ام!!
-
گناهانم را دوست دارم!
1391/02/25 17:29
گناهانم را دوست دارم! بیشتر از تمام کارهای خوبی که کرده ام می دانی چرا ؟ آن ها واقعی ترین انتخاب های منند...
-
مادرم تاج سرم
1391/02/22 13:44
سرم را نه ظلم می تواند خم کند نه مرگ ، نه ترس ، سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم
-
مادر یعنی...
1391/02/22 13:42
مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری! مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو ،دلواپسی! مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری ! مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد! مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود! مادر یعنی باز هم بهانه...
-
داستانی دارد
1391/02/22 13:42
قند خون مادر بالاست دلش اما همیشه شور می زند برای ما اشکهای مادر , مروارید شده است در صدف چشمانش دکترها اسمش را گذاشتهاند آب مروارید! حرفها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد! دستانش را نوازش می کنم ؛ داستانی دارد دستانش ...
-
صدای خنده ی مادرم
1391/02/22 13:42
صدای خنده ی مادرم حتی غمهایم را هم می خنداند ...
-
مادر
1391/02/22 13:42
مادر تو تنها بتی هستی که ...شکسته هایت هم بر من خدایی میکند.....
-
قداست مادران
1391/02/22 13:42
مردان پیامبر شدند و زنان مادر قداست پیامبران را توانسته اند به زیر سوال ببرند؛ ولی قداست مادران را هرگز..!
-
مادرم
1391/02/22 13:41
"مادرم" پاییز شد تا مرا بهاری کند، خدایا، حال و هوای هیچ خانه ای را زمستانی نکن
-
مادرم پنجره را دوست نداشت...
1391/02/22 13:40
مادرم پنجره را دوست نداشت... با وجودی که بهار از همین پنجره میآمد و مهمان دل ما میشد مادرم پنجره را دوست نداشت... با وجودی که همین پنجره بود که به ما مژده باز آمدن چلچله ها را میداد مادرم میترسید... مادرم میترسید.. که لحاف نیمه شب از روی خواهر کوچک من پس برود یا که وقتی باران میبارد گوشه قالی ما تر بشود هر...
-
نو بر
1391/02/20 19:13
نوبر است این چشم ها حیف است خوابش می کنی تا به کی قلب مرا هر شب خرابش می کنی؟ آنقدر سیب گناه از چشم هایت می کند مطمئنا یک شبی آدم حسابش می کنی کاش می شد کوچه ای باشم که شب ها در سکوت با قدم هایت دچار اضطرابش می کنی باشد از جنس خدایی پس خدایی کن بگو کی دعایی را که کردم مستجابش می کنی؟ خانه ای می سازم از عشق تو در رویای...
-
بیا گناه کنیم!
1391/02/18 22:09
بیا گناه ندارد به هم نگاه کنیم و تازه داشته باشد بیا گناه کنیم! نگاه و بوسه و لبخند اگر گناه بود بیا که نامه ی اعمال خود سیاه کنیم بیا به نیم نگاهی و خنده ای و لبی تمام آخرت خویش را تباه کنیم به شور و شادی و شوق و ترانه تن بدهیم و بار کوه غم از شور عشق کاه کنیم و خوش خوریم و خوش بگذریم و خوش باشیم و تف به صورت انواع...
-
دلسپردن
1391/02/18 22:08
اینجا به دل سپردن من گیر داده اند مشتی اجل به بردن من گیر داده اند اینجا همیشه آب تکان می خورد از آب اما به اب خوردن من گیر داده اند مانند شمع در غم تو آب می شوم مردم به فرم مردن من گیر داده اند چشم انتظار دست تو اصلا نمی شوم وقتی به شال گردن من گیر داده اند در شهر،حس و حال برادر کشی پُر است گرگان به جامه تن من گیر...
-
وقتی همه چیز خوبه
1391/02/16 18:19
وقــتی همه چیز خوبه میترسم ... مـا به لنگیدن یکــــ جایِ کار عـــادت کـــرده ایـــم . . .
-
آغوش تو...
1391/02/16 18:17
جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی تا آدم گاهی آنجا جان بدهد مثلا آغوشـــــــــــ ِ تو....
-
عکسِ فوری
1391/02/16 18:17
دلتنگ که میشوی چشمهایت را ببند مثلِ یک عکسِ فوری؛ فوری ظاهر می شوم
-
عشق
1391/02/16 18:17
بعد از گرفتن دست هایت تمام دنیا را لمس خواهم کرد تا عشق به همه سرایت کند ...