با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم
به خیابان شلوغی که نباید رفتیم
می شنیدیم صدای قدمش را اما
پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم
زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک
به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم
آخرین منزل ما کوچه سرگردانی است
دربه در در پی گم کردن مقصد رفتیم
مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم
دیگر اصرار مکن باشد، باشد، رفتیم...
فاضل نظری
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی و نه در فردایی
ظرف امروز پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با امید است
روحیه ای نمونده بهت روحیه بدم
عالی .....مرسی
صدفی به صدف مجاورش گفت:
در درونم درد بزرگی احساس میکنم ،
دردی سنگین که سخت مرا می رنجاند.
صدف دیگر با راحتی و تکبر گفت:
ستایش از آن آسمان ها و دریاهاست.
من در درونم هیچ دردی احساس نمیکنم.
ظاهر و باطنم خوب و سلامت است.
در همان لحظه خرچنگ آبی از کنارشان عبور کرد و سخنانشان را شنید.
به آن که ظاهر و باطنش خوب و سلامت بود گفت:
آری ! تو خوب و سلامت هستی اما دردی که همسایه ات در درونش احساس میکند مرواریدی است که زیبایی آن بی حد و اندازه است.
جبران خلیل جبران
مرسی رضاجون عالی بود
slm,khob bod,reza hes mikonam dg enerzhi ghablano nadari.dg bara in veb zoghi nadari,chera vaghean??????omidvaram k in faghat hese man bashe
آره خوب ولی نمیدونم چی شده شاید اینم یه هوس بوده
سلام؛ چند بار خواستم کامنت بزارم اما یه حس غمی ک تو حرفا میبینم نمیزاشت؛ نمیخوام حس غم داشته باشم حتی اگه غمگین باشم؛ سعی کنید تو این موضو خودتونو گول بزنید فک کنید شادید تا باورتون بشه؛ از متنای هایکو که میزاری لذت میبرم؛مورد پسندمه؛ زندگی ب کام..
سلام
اگه با تبادل بنر موافقی خبرمون کن
به زمانی رسیدیم که دیگر بنی آدم ابزار یکدیگرند . . . !
چقدر مایوس ...
سلام.بسی از خوندن تمام مطالبت لذت بردم...
ممنون بابت همه چی...
خدایت مهربان تر از وصف است...