شاید ان روز که سهراب نوشت : تا شقایق هست زندگی باید کرد خبری از دل پر درد گل یاس نداشت...! باید این طور نوشت: هر گلی هم باشی ،چه شقایق چه گل پیچک و یاس ! زندگی اجباری است، زندگی در گرو خاطره هاست، خاطره در گرو فاصله هاست، فاصله تلخ ترین خاطره هاست.
سلام دوست عزیز ، بیشتر از یک سال که میام و نوشته هاتو می خونم ولی خب تا حالا برات نظر نذاشتم تو وبلاگ های قبلیم گاهی اوقات از نوشته هات استفاده می کردم این آدر وبلاگ جدیدمه وقت کردی بیا
آسمان را بنگر که هنوز بعد صدها شب و روز گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد یا زمینی که دلش از سردی شبهای خزان نه گرفت و نه شکست... ماه من ، دل به غم دادن و از غصه سخن گفتن ها کار آنهایی نیست که خدارا دارند...
سلام من خیلی اینجا اومدم واغلب مطالبتون را خوندم ولی تا حالا نظر نگذاشته بودم.... نوشته های جالبی دارین سخنانی کوتاه وپر معنی....... همه شون یه جورایی دردهای جامعه مونه یا دردایی که همه به نوعی توی زندگیشون حسش کردند ..... اما حرفاتون خیلی طعم دلتنگی وغم میدهند
بیشتر مواقع پشت جمله ی "عیب نداره، مهم نیست"
یه دلِ شکسته وجــود داره ..
ایـن روزهـا
نـبـضـم کـُـنـد مـی زنـد
قـلـبـم تـیـر مـی کشـد
دارم
صـدای ِ خـورد شـدن ِ احـسـاسـم را
لا بـه لای
چـرخ دنـده هـای ِ زنـدگـی
مـی شـنَـوم . . .
سلام. خیلی پر معنی بود ، خیلی ....
ممنون از پست زیباتون.
من از تصور بیهودگی این همه دست و از تجسم بیگانگی این همه صورت می ترسم .
من مثل دانش آموزی که درس هندسه اش را دیوانه وار دوست می دارم تنها هستم
ببییییییییییییییییییییییییین
محشرییییییییییییییییییییییی
همچو آن طفلی که در وحشت سرایی مانده است
دل درون سینه ام بی طاقتی ها می کند
شاید ان روز که سهراب نوشت :
تا شقایق هست زندگی باید کرد
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت...!
باید این طور نوشت:
هر گلی هم باشی ،چه شقایق چه گل پیچک و یاس !
زندگی اجباری است،
زندگی در گرو خاطره هاست،
خاطره در گرو فاصله هاست،
فاصله تلخ ترین خاطره هاست.
من اینجا
دلم سخت معجزه می خواهد و
تو انگار
معجزه هایت را
گذاشته ای برای روز مبادا
وقتی کسی تو را
عاشقانـــــــه
... دوست دارد
شیوه ی بیــان اســم تـو
در صدای او متفاوت است
... ... ... ... ... ...و تــــو
می دانی
که نامت
در لبهـای او ایمن است
عالی بود هم آهنگ هم نوشته ..فقط برای امشبم خوب بود...
سلام دوست عزیز ، بیشتر از یک سال که میام و نوشته هاتو می خونم ولی خب تا حالا برات نظر نذاشتم
تو وبلاگ های قبلیم گاهی اوقات از نوشته هات استفاده می کردم
این آدر وبلاگ جدیدمه وقت کردی بیا
راستی نوشته هات عالین
نبودنت هستیمو نابود میکرد
ولی حالا بودنت . . .
میشه نباشی ؟ ؟ ؟!!
شلوغی ِ خیابان های شهر یا ... شلوغی ِ خیابن های آدمها !!! ×
مورد دوم ... کمی طعمش آشنا تر است ! ×
آسمان را بنگر
که هنوز بعد صدها شب و روز
گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد
یا زمینی که دلش از سردی شبهای خزان
نه گرفت و نه شکست...
ماه من ، دل به غم دادن و از غصه سخن گفتن ها
کار آنهایی نیست که خدارا دارند...
سلام
من خیلی اینجا اومدم واغلب مطالبتون را خوندم ولی تا حالا نظر نگذاشته بودم....
نوشته های جالبی دارین
سخنانی کوتاه وپر معنی.......
همه شون یه جورایی دردهای جامعه مونه یا دردایی که همه به نوعی توی زندگیشون حسش کردند .....
اما حرفاتون خیلی طعم دلتنگی وغم میدهند
سلام از وبلاگت خوشم اومد میخوام بعضیاشو ببرم به وبلاگم سر بزن پسر