هیچی بازم ترجیح میدم سکوت کنم اماتورو خدا یکی ب من بگه این انصافه ی روزی من نفسش بودم بعدش شدم عامل تنگی نفسش میگه میخوادبره سراغ ی نفس تازه.... من بعد از رفتنش باحس شرمنگی ک ب دلم دارم چیکارکنم اخه دلم ب من اعتمادکرده بود.راضیش کرده بودم این بابقیه فرق داره خداجونم میبینی چ جوری درددلم قطره قطره ازچشام میریزه... میخوام بیام پیشت ازنامردیاش بگم خودت بغلم کنی بگی ب اگه ب خاطرش گریه کنی میزنم تودهنت خدااااااااااااااااااااااااااا دستموبگیرمنو ازپیش ادما ببر کنارخودت من خستممممممم
تقصیر هیچکس نیست به نام عشق جسمت را لگدمال بوسه های هوس آلودشان میکنند... و به نام عشق فراموشت می کنند، تقصیر هیچکس نیست! به نام نجابت باید سکوت کنی... و به نام صبر از درون ویران شوی...
اره حق باتوئه ولی اونایی که میشن نفس ما..... یه سوال؟؟؟؟ بعد از یه شکست بعد از نامردی هایی که از نفسم دیدم وکسایی که دوروبرم دیدم این حس بهم دست داد که پسرا احساس ندارن. میخوام بدونم به این جمله هایی که مینویسی واقعا اعتقاد داری؟؟؟یا همینجوری مینویسی؟؟؟؟اینا احساسات خودتن؟؟؟ احتمال زیاد اشتباه میکنم که پسرا احساس ندارن ولی خوشحال میشم هرکی میتونه کمکم کنه بفهمم چون درونم جداله سر خیلی چیزا اینم یکیش بود
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
خواستم بگم.....
هیچی بازم ترجیح میدم سکوت کنم اماتورو خدا یکی ب من بگه این انصافه
ی روزی من نفسش بودم بعدش شدم عامل تنگی نفسش میگه میخوادبره سراغ ی نفس تازه....
من بعد از رفتنش باحس شرمنگی ک ب دلم دارم چیکارکنم اخه دلم ب من اعتمادکرده بود.راضیش کرده بودم این بابقیه فرق داره
خداجونم میبینی چ جوری درددلم قطره قطره ازچشام میریزه... میخوام بیام پیشت ازنامردیاش بگم خودت بغلم کنی بگی ب اگه ب خاطرش گریه کنی میزنم تودهنت
خدااااااااااااااااااااااااااا
دستموبگیرمنو ازپیش ادما ببر کنارخودت من خستممممممم
امیدوارم هیچ وقت مجبور نشم برای نفس کشیدنش، از نفس های خودم بگذرم.......
تقصیر هیچکس نیست
به نام عشق جسمت را لگدمال بوسه های هوس آلودشان میکنند...
و به نام عشق فراموشت می کنند،
تقصیر هیچکس نیست!
به نام نجابت باید سکوت کنی...
و به نام صبر از درون ویران شوی...
سلام.
چقدر زیبا ! خیلی ساده و بدون پیچیدگی از یه واقعیت محض و یه حس قشنگ صحبت میکنه.
ممنونم.
من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن
من ندیدم بیدی، سایه اش را بفروشد به زمین
رایگان می بخشد، نارون شاخه خود را به کلاغ
هر کجا برگی هست ، شور من می شکفد.
رهگذر امروز فقط عطــــــــــــــــــــــــــــــــر تو را زده بود اما
برای من او کجا و تو کجا...
شد یقین از قصه ی یوسف،که از اعجاز حسن
کف بریدن نیست مشکل ،دل بریدن مشکل است
حالــــــــم گرفته از این شهـــــر
که آدم هایش همچون هــــــــــوایش
ناپایدارنــــــــــــد !
گاه آنقدر پاک که باورت نمی شــــــــــــود
گاه چنان آلوده که نفست می گیـــــــــرد . .
سلام زیبا بود مر30
لذت بردم از مطالب وبلاگت :)
کفرم را که در می آوری.... ایمانم به عشق بیشتر می شود
از مطلب قشنگتون ممنون . به ما هم سر بزنید
بعضی وقت ها نمیدانی از دست داده ای یا از دست رفته ای...
نوشته هاتون بعضی حس های گردوخاک گرفته رو بیدار میکنه تو ادم:(
...
اره حق باتوئه ولی اونایی که میشن نفس ما.....
یه سوال؟؟؟؟
بعد از یه شکست بعد از نامردی هایی که از نفسم دیدم وکسایی که دوروبرم دیدم این حس بهم دست داد که پسرا احساس ندارن.
میخوام بدونم به این جمله هایی که مینویسی واقعا اعتقاد داری؟؟؟یا همینجوری مینویسی؟؟؟؟اینا احساسات خودتن؟؟؟
احتمال زیاد اشتباه میکنم که پسرا احساس ندارن ولی خوشحال میشم هرکی میتونه کمکم کنه بفهمم چون درونم جداله سر خیلی چیزا
اینم یکیش بود