متن زیبا ۱

روزها دنبال هم می دون و ثانیه ها هم دیگرو می بلعن
اما اونیکه داره پیر میشه زمان نیست ، ما آدماییم که هر
روزو شب می کنیم و هر شب و روز ،  بدون این که
بفهمیم چیو داریم از دست میدیم و توی این همه از
دست دادنا چی به دست میاریم ؟!!!
یه روزی میاد که چشمامونو باز می کنیم و می بینیم
ای دل غافل کفه ترازوی عمر ما هم سنگین شد و ما
موندیم و یه کوله بار حسرت ، حسرت همون وقتایی که
می گفتیم :
ولش کن بابا حالا وقت زیاده ...

 

 

 

خدایا کفر نمی گویم ، پریشانم ،چه می خواهی تو از جانم
مرا بی آن که خود خواهم اسیر زندگی کردی
خداوندا تو مسئولی، تو می دانی که انسان بودن وماندن در این دنیا چه دشوار است
چه رنج می کشد آن کس که انسان است واز احساس سرشاراست. 

 

 

 



هرچه تیک و تاک کرد، گذر زمان را نفهمیدم.
ساعت خسته شد، خوابید.