چقدر ثانیـــه ها نامــــردند گفته بودند که برمی گردند برنگشتند و پس از رفتن شان بی جهت عقربه ها می گردند نه به چشمم افقی بخشیدند نــه ز بغضــم گرهی وا کردنـد لحظه ها ، ثانیه های موهوم لحظه ها فاصله هایی سردند ز چه رو سبز بنامم به دروغ لحظه هایی که یکایک زردند بـگـــذاریـد ز پیــشــم بـــرونـــد لحظه هایی که همه بی دردند |