من و تو

چقدر ساختگـــــی بود شعار من و تو

خاک عالم به سر قول و قرار من و تو

هیچ معلوم نشد از چه نژادی هستند

تُف به روی دل بی ایل و تبـار من و تو

گریه کن ابرک معصوم، زمینگیر شدیم

آسمان نیــــز نشد آینــــه دار من و تو

حرف هایی که به هم ردّ و بدل می کردیم

آخرش نیـــــز نخوردند بــــه کــار من و تـــو

چقــــدر زود بریـدی و بـــــــه من بد کـردی

دستخوش! همسفر این بود قرار من و تو؟!

باغ ما مزرعه ی هرزه ترین زمزمه بود

مفتکی هم نمی ارزید بهار من و تــو

آخرین بیت: ببین قافیه را باخته ایم

فحش و نفرین غزل نیز نثار من و تو


علی اکبر یاغی تبار