مثل هر شب هوس عشق خودت زد به سرم چند ساعت شده از زندگیم بی خبرم
این همه فاصله ، ده جاده و صد ریل قطار بال پرواز دلم کو که به سویت بپرم
از همان لحظه که تو رفتی و من ماندم و من بین این قافیه ها گم شده و در به درم
تا نشستم غزلی تازه سرودم که مگر این همه فاصله کوتاه شود در نظرم
بسته بسته کدئین خوردم و عاقل نشدم پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم
بی تو دنیا به درک ، بی تو جهنم به درک کفر مطلق شده ام دایره ای بی وترم
من خدای غزل ناب نگاهت شده ام از رگ گردن تو، من به تو نزدیک ترم
امید صباغ نو
|