انتظار...


گفتمش بی تو چه می باید کرد

عکس رخساره ی ماهش را داد


گفتمش همدم شبهایم کو

تاری از زلف سیاهش را داد


وقت رفتن همه را می بوسید

به من از دور نگاهش را داد


یادگاری به همه داد و به من

انتظار سر راهش را داد !!!