ای یاد تو در ظلمت شب همسفر من وی نام تو روشنگر شام و سحر من جز نقش تو نقشی نبود در نظر من شبها منم و عشق تو و چشم تر من وین اشک دمادم که بود پرده در من در عطر چمن های جهان بوی تو دیدم در برگ درختان سر گیسوی تو دیدم هر منظره را منظری از روی تو دیدم مهدی سهیلی
هرگز رفتنت را باور نخواهم کرد
حتی اگر به جرم روان پریشی راهی تیمارستان شوم...
راستی یادم رفت بگم اینی که نوشتم از خودم بود!
اولین خوانندش هم شما!!!
بابت انتخاب های بی نظیرت ممنون
قشنگ بود
ا
فردا یادت نره پسرم
همه چیزا دوتایی قشنگه.
تنهایی خیلی سخته!
زیبا بود . ممنون .
خوشحالم که یکی رو دارم که چایی دوم رو با عشق بنوشه
با آرزوی دونفره شدن همه چی برای شما و دیگران
هی...
تنهایی...
ای یاد تو در ظلمت شب همسفر من
وی نام تو روشنگر شام و سحر من
جز نقش تو نقشی نبود در نظر من
شبها منم و عشق تو و چشم تر من
وین اشک دمادم که بود پرده در من
در عطر چمن های جهان بوی تو دیدم
در برگ درختان سر گیسوی تو دیدم
هر منظره را منظری از روی تو دیدم مهدی سهیلی
بذار بغض هایت سر بسته بماند....در این دنیا ( سبک ) نشوی سنگین تری