ای به داد من رسیده تو روزای خودشکستن ای چراغ مهربونی تو شبای وحشت من ای تبلور حقیقت توی لحظه های تردید تو شب و از من گرفتی تو منو دادی به خورشید اگه باشی یا نباشی برای من تکیه گاهی میون این همه دشمن تو رفیقی جون پناهی... یاور همیشه مؤمن تو برو سفر سلامت غم من مخور که دوری برای من شده عادت... ناجی عاطفه من شعرم از تو جون گرفته رگ خشک بودن من از تن تو خون گرفته اگه مدیون تو باشم اگه از تو باشه جونم قدر اون لحظه نداره که منو دادی نشونم... وقتی شب شب سفر بود توی کوچه های وحشت وقتی هر سایه کسی بود واسه بردنم به ظلمت! وقتی هر ثانیه شب تپش هراس من بود! وقتی زخم خنجر دوست بهترین لباس من بود تو با دست مهربونی به تنم مرهم کشیدی برام از روشنی گفتی پرده شب و دریدی! یاور همیشه مؤمن تو برو سفر سلامت غم من مخور که دوری برای من شده عادت... ای طلوع اولین دوست ای رفیق آخر من به سلامت سفرت خوش ای یگانه یاور من مقصدت هر جا که باشه هر جای دنیا که باشی اون ور مرز شقایق پشت لحظه ها که باشی خا طرت باشه که قلبت سپر بلای من بود! تنها دست تو رفیق دست بی ریای من بود یاور همیشه مؤمن تو برو سفر سلامت غم من مخور که دوری برای من شده عادت....
ali bud
سلام وبلاگت عالیه
موفق باشی
good
میگویند Valentine روز عشق است . . .من نه عشقی میبینم و نه احساسی . . .یک مشت نقاب . . . روز تئاتر مبارک . .
امیدوارم روزی بیاد که دلا خالی باشه از آرزوها، نه اینکه آرزویی نباشه بلکه دستها خیلی پر توان باشه!
یعنی روزی که آرمانها جای خودشون رو به واقعیتها بدن.
یک دنیا ممنون واسه پست زیباتون.
شب قشنگتری میشد ، اگر به قول دوستمون "ahoo" ولنتاین رو به نام تئاتر به یاد می آوردیم ... ×
رسم آدم ها عجیب نیست ! ... اینجا همه چیز عکس العمل است ... عمل ... بماند !!! ×
ممنون که اینقد چیزای قشنگ همش اینجاست
همونیه که باید باشه جانانه و به جا
سلام
چند تا از جملات تان را در این وبسایت قرار دادم
http://www.endbeing.ir/post/168
یاور همیشه مؤمن
ای به داد من رسیده
تو روزای خودشکستن
ای چراغ مهربونی
تو شبای وحشت من
ای تبلور حقیقت
توی لحظه های تردید
تو شب و از من گرفتی
تو منو دادی به خورشید
اگه باشی یا نباشی
برای من تکیه گاهی
میون این همه دشمن
تو رفیقی جون پناهی...
یاور همیشه مؤمن
تو برو سفر سلامت
غم من مخور که دوری
برای من شده عادت...
ناجی عاطفه من
شعرم از تو جون گرفته
رگ خشک بودن من
از تن تو خون گرفته
اگه مدیون تو باشم
اگه از تو باشه جونم
قدر اون لحظه نداره
که منو دادی نشونم...
وقتی شب شب سفر بود
توی کوچه های وحشت
وقتی هر سایه کسی بود
واسه بردنم به ظلمت!
وقتی هر ثانیه شب
تپش هراس من بود!
وقتی زخم خنجر دوست
بهترین لباس من بود
تو با دست مهربونی
به تنم مرهم کشیدی
برام از روشنی گفتی
پرده شب و دریدی!
یاور همیشه مؤمن
تو برو سفر سلامت
غم من مخور که دوری
برای من شده عادت...
ای طلوع اولین دوست
ای رفیق آخر من
به سلامت سفرت خوش
ای یگانه یاور من
مقصدت هر جا که باشه
هر جای دنیا که باشی
اون ور مرز شقایق
پشت لحظه ها که باشی
خا طرت باشه که قلبت
سپر بلای من بود!
تنها دست تو رفیق
دست بی ریای من بود
یاور همیشه مؤمن
تو برو سفر سلامت
غم من مخور که دوری
برای من شده عادت....
hi
you are'nt alone reza
we are with you
happy valentine
سلام قشنگ بود.:-)
چه خوب که جدیدا هر روز میای.
ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻭﻟﻨﺘﺎﯾﻦ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﻣﯿﺨﺮﻡ!
ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻩ ﺟﺰ ﭘﺎﻫﺎﻡ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﻡ ﺑﯿﺎﺩ
حلالت نمی کنم ،
هی میام نظر میدم اصلا به روی خودت نمیاری!
شکلکم که نداری! [عصبانی]
خوب چی بگم عزیز!!!!
سلام سایت زیبایی دارید به سایت منم سر بزنید
در زندگی نه هدفی دارم نه مسیری، نه منظوری و نه حتی معنایی..
اما شادم و این نشان می دهد که یک جای کار ایراد دارد!
چارلز شولز
آمین
فوق العاده استتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
انگار یه چیزی شده ها زود زود میای رضاخان,من که خوشحالم هر روز مطلب جدید میخونم ولی امیدوارم این زیاد اومدنت نشونه ی تنهاتر شدنت نباشه
مرسی عزیزم
alone..not single
بیگناه ای چوبه دار لبخند میزد!!!!
نمیدانست دوره ضرب المثلها تمام شده...
خب آره عزیز ولی موقتا اینطوی باشه احساس میکنم راحت ترم...
خوب به وب ما هم سر بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزن!