یادداشت های روزانه یک دیوانــه

متن های عاشقانه,اشعار عاشقانه,تک بیتی عاشقانه,دوبیتی عاشقانه,جملات زیبا,جملات قصار,اس ام اس عاشقانه,sms عاشقانه

یادداشت های روزانه یک دیوانــه

متن های عاشقانه,اشعار عاشقانه,تک بیتی عاشقانه,دوبیتی عاشقانه,جملات زیبا,جملات قصار,اس ام اس عاشقانه,sms عاشقانه

خوبی


خوبی؟


گاهی با تمام ِ تکـراری بودنَش غوغــا می کند...



نظرات 14 + ارسال نظر

و تلخ میشود پاسخ ِ دروغش ... : ×
خوبم ! ×

شقایق 1391/11/22 ساعت 05:33 ب.ظ

این بیشترین دروغی است که در عمرم گفته ام




خوبم

بهمن 1391/11/22 ساعت 05:55 ب.ظ

وووووووووآآآآآآآااااااااااااااااااااااااااااااااااه

بهنام 1391/11/22 ساعت 10:14 ب.ظ

سلام.
آره گاهی آدم دلش لک میزنه واسه اینکه یکی فقط ازش یه احوالی بپرسه ...
همین خودش کافیه واسه اینکه آدم بدونه که هنوز هم کسی به یادش هست.

در عین کوتاهی و سادگی خیلی زیبا بود. ممنون.

ناهید 1391/11/23 ساعت 12:35 ق.ظ

خوبی؟

ناهید 1391/11/23 ساعت 02:44 ق.ظ

به تو ای دوست سلام.. حالت آیا خوب است؟ روزگارت آبیست؟
همه این جا خوبند.. نیلبک می خواند.. باد هم عاشق شده است..
قبلیرو تایید نکن آخه اشتباه نوشتمش

ناهید 1391/11/23 ساعت 02:58 ق.ظ

ته سیگارامو نگهدار.. یه روزی به کارت میان..
وقتی بخوای اونارو شلیک کنی تو صورت نفر بعدی و بهش بگی:
آدمایی بودن که برام آه می کشیدن..

ناهید 1391/11/23 ساعت 03:00 ق.ظ

خواستی دیگه نباشی.. آفرین.. چه با اراده!
لعنت به دبستانی که تو از درسهاش فقط تصمیم کبری رو آموختی..

ناهید 1391/11/23 ساعت 03:05 ق.ظ

من و تو شباهت های متفاوتی با هم داریم:هر دو شکستیم
: تو قلب مرا من غرورم را..
هردو رقصیدیم: تو بادیگری من با سازهای تو..
هردو بازی کردیم: تو با من من با سرنوشتم..
ودر اخر هردو پی بردیم: تو به آ«حماقت» من من به «سانسور شد» بودن تو..
آری.. این شباهت های متفاوت هرروز آشکارتر می شود..

ناهید 1391/11/23 ساعت 03:11 ق.ظ

شما خواب نداری..؟ من نذاشته تایید میشن..
روزا خوابی شبا بیدار؟

کامنتا نیازی به تایید ندارن عزیزم

تنها 1391/11/23 ساعت 08:54 ق.ظ

خوبی؟
جمله ی کوتاهی که موقع شنیدنش قدر شو ندونستم اما الان خیلی برای شنیدنش دلتنگم

سایه 1391/11/23 ساعت 06:39 ب.ظ

بی هوا...
وارد هوایم شد...
به دنبال دلیل نبودم گفتم

بمان...

و او در نهایت در چشمان منی اسیر شد
که او را درک...

نه...

ترک کردم...

این عین زندگی من بود و حالا تنها ارزوم اینه:

روزی اگر نباشم مرا ببخشد و زیر لب بگوید:

یادش بخیر....

فکر کنم خیلی پرتوقع باشم

سایه 1391/11/23 ساعت 06:46 ب.ظ

با بغض می گویم:
زن که باشی؛گاهی بی دلیل اشک میریزی و با تمامی تلاشت...
ریز ریز خرد میشوی..!!
ارام اشکم را پاک میکند و با صدای خسته میگوید:
مرد که باشی؛بیشتر و بیشتر تلاش میکنی...
بی صدا خرد میشوی...
حق اشک ریختن هم نداری...


راست میگفت دلم بیشتر واسه ی اون سوخت تا خودم

تنهایی 1391/12/11 ساعت 04:35 ب.ظ

ولی هیچ وقت کسی نفهمید که دارم دروغ میگم....خوبم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد