فقط با سایه ی خودم خوب میتوانم حرف بزنم ، اوست که مرا وادار به حرف زدن می کند ، فقط او میتواند مرا بشناسد ، او حتماً می فهمد ... می خواهم عصاره ، نه ، شراب تلخ زندگی خودم را چکه چکه در گلوی خشک سایه ام چکانیده به او بگویم:
<<هیچ وقت علاقم به چیزی همیشگی نبوده همشون هوس های زود گذر بودن >> غیر از وب نوشته هات .ما که از بقیه خبر نداریم. همینارو دیدیم . اگه همه چیز مثل نوشته هات باشن حرف نداری آقا رضا.
اى مردم در خوبى ها با یکدیگر رقابت کنید و در کسب غنائم (بهره گرفتن از فرصت ها) شتاب نمایید و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکرده اید، به حساب نیاورید. برگزاری نمایشگاه جهت کمک به کودکان سرطانی در کار خیر شریک باشید زمان:10-18مهر ماه1391 مکان:تهران.بلوارکشاورز خیابان 16آذر خیابان پورسینا کافه کراسه حضور شما امیدی دوباره برای یک کودک سرطانی
جامعه مجازی دزفول شبیه به فیس بوک با این تفاوت که ایرانیه
http://phoenix-design.ir
بازم سلام داداش گلم...
می کوشم غم هایم را غرق کنم اما...
بی شرف ها یاد گرفته اند شنا کنند...!!!!
آره داداشم آدم باید مثل غم هاش یاد بگیره شنا کنه....
خیلی قشنگ بود
agha aliye vali jadidan kamkar shodia man hamishe inja sar mizanam
غرق شدن توی رویا انگار دلنشین تره از زندگی کردن بدون هیچ رویایی
*این روزها "بــی" در دنیای من غوغا میکند!
بــیکس ، بــیمار ، بــیزار ، بــیچاره بــیتاب ، بــیدار ، بــییار ،
بــیدل ، بـیریخت،بــیصدا ، بــیجان ، بــینوا
*
*بــیحس ، بــیعقل ، بــیخبر ، بـینشان ، بــیبال ، بــیوفا ، بــیکلام
،بــیجواب ، بــیشمار ، بــینفس ، بــیهوا ، بــیخود،بــیداد ، بــیروح
، بــیهدف ، بــیراه ، بــیهمزبان *
*بــیتو بــیتو بــیتو......*
سلام و ممنون
نوشته ها تو خیلی دوست دارم .. موفق باشید دوست خوبم .
جدا موندن از کسی که دوستش داری فرقی با مردن نداره پس عمری که بی تو میگذرد مرگیست به نام زندگی
فقط با سایه ی خودم خوب میتوانم حرف بزنم ، اوست که مرا وادار به حرف زدن می کند ، فقط او میتواند مرا بشناسد ، او حتماً می فهمد ... می خواهم عصاره ، نه ، شراب تلخ زندگی خودم را چکه چکه در گلوی خشک سایه ام چکانیده به او بگویم:
" ایــن زنـــــدگــــی ِ مـن اســت !
" صادق هدایت
گاهی ی وبلاگایی رو که می خونی دوست داری با نویسندش حرف بزنی... فقط به خاطر اینکه یه ارتباط احساسی بین تو و نوشته ها بوجود میاد.
خیلی از مطالبتو خوندم حدودا تا صفحه 20 اما همچنان دارم ادامه میدم ...
مرســـــــــــــــی از این همه نوشته زیـــــــــــــبا
<<هیچ وقت علاقم به چیزی همیشگی نبوده همشون هوس های زود گذر بودن >>
غیر از وب نوشته هات .ما که از بقیه خبر نداریم. همینارو دیدیم . اگه همه چیز مثل نوشته هات باشن حرف نداری آقا رضا.
غافلگیرانه و تلخ...
زندگی سیگاریست که
از انتها روشن کرده باشی...
.....
...
..
.
amoo reza neveshteha fogholadast.. mamno0on.. hamaro neveshtam!
سلام خوشمان آمد آفـــــــــــــــــــــــرین
همه چیز بگذرد.
ولی...
آیا خراشی که روی صورت احساسم افتاد نیز میگذرد...
اى مردم در خوبى ها با یکدیگر رقابت کنید و در کسب غنائم (بهره گرفتن از فرصت ها) شتاب نمایید و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکرده اید، به حساب نیاورید.
برگزاری نمایشگاه جهت کمک به کودکان سرطانی در کار خیر شریک باشید
زمان:10-18مهر ماه1391
مکان:تهران.بلوارکشاورز خیابان 16آذر خیابان پورسینا کافه کراسه
حضور شما امیدی دوباره برای یک کودک سرطانی
قشنگ بود
این رو خیلی دوست داشتم
خیلی خیلی به دلم نشست
اما عجیب اینه که هر چی غرق می شی
بعد می یای بیرون
زنده می شی
دوباره از دریا نمی ترسی
راستی چرا ؟
چقدرعجیب است دریا.....
چون غرقش شوی بس می زندتورا درست مثله آدمها....!!!!