حکایت رفاقت من با تو حکایت قهوه ایست که امروز به یاد تو تلخ تلخ نوشیدم. با هر جرعه بسیار اندیشیدم که این طمع را دوست دارم یا نه؟! و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن که انتظار تمام شدنش را نداشتم! و تمام که شد فهمیدم باز هم قهوه میخواهم! حتی تلخ تلخ
عشق یک چرخه است: وقتی عاشق می شوید، صدمه می بینید. وقتی صدمه می بینید، متنفر می شوید. ... ... وقتی متنفر می شوید، سعی می کنید فراموش کنید. وقتی سعی می کنید فراموش کنید، دل تنگ می شوید. وقتی دل تنگ می شوید... در نهایت دوباره عاشق می شوید.
کهنه فروش تو کوچمون داد میزد: "چراغ کهنه میخریم.... وسایل شکسته میخریم" بی اختیار داد کشیدم کهنه فروش قلب شکسته میخری؟ با یه لبخند تلخ گفت: اگه ارزش داشت که نمیشکست........
حکایت رفاقت من با تو حکایت قهوه ایست که امروز به یاد تو تلخ تلخ نوشیدم. با هر جرعه بسیار اندیشیدم که این طمع را دوست دارم یا نه؟! و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن که انتظار تمام شدنش را نداشتم! و تمام که شد فهمیدم باز هم قهوه میخواهم! حتی تلخ تلخ
همینطوره
انقدر فریادهایم را سکوت کرده ام که اگر به چشمانم بنگری کر میشوی....
مرسییییییییییی
و باز هم باید سکوت کرد....................
جهنمی بدتر از آن نیست
که مدام
به یاد بیاوری
بوسه ای را
که اتفاق نیفتاده است...
faryade khamoooosh
قبلا بهتر مینوشتی
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش …
اشکهایت را با دستهای خودت پاک کن ؛ همه رهگذرند !
سکوت مےکنم...
نه اینکه دردے نیست...
گلویےنمانده براے فریاد...!
و فردا روزی تازه برای گنجشگ بی جفت خواهد بود....
سنگسارم می کند
لبخندهای ماسیده ات
درون قاب...
گلویم را فشار می دهد
هجوم نبودن هایت ...
میخواهم از تو بنویسم
دهانم پر از حرفهای نا گفته است
اما حیف که با دهان پر...
نمی شود حرف زد!!!
سلام دوسی خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وبت خیلی نایسه.
به منم سر بزنو نظر بارونم کن.
دهانمان را بسته اند
ما وقتهاست با دست هایمان نفس می کشیم...
سلام وبت عالیه .خوشحال میشم لینکم کنی
سکوت سرشار از نگفته هاست ، ناگفته هایی که شاید شنیدن آنها برای هیچ کسی خوشایند نباشد و باز هم سکوت ...........
azaton vaghean mamnonam man neveshtehatono kheyli dost darammmm
هیچ چیز گویا تر از چشمها نیست هیچ چیز....
جملمو قشنگ تر میگم: شاید تمام ابزارهای ارتباطی دنیا را داشته باشیم اما هیچ چیز مطلقا هیچ چیز جای چشمهای آدم را نمیگیرد.
عالیه ب منم سربزن
عشق یک چرخه است:
وقتی عاشق می شوید، صدمه می بینید.
وقتی صدمه می بینید، متنفر می شوید.
... ... وقتی متنفر می شوید، سعی می کنید فراموش کنید.
وقتی سعی می کنید فراموش کنید، دل تنگ می شوید.
وقتی دل تنگ می شوید...
در نهایت دوباره عاشق می شوید.
شیشه نازک احساس مرا دست نزن !
چِندشم می شود از لک انگشت دروغ !!!
آن که میگفت که احساس مرا می فهمد …
کو کجا رفت ؟ که احساس مرا خوب فروخت !
کهنه فروش تو کوچمون داد میزد: "چراغ کهنه میخریم.... وسایل شکسته میخریم" بی اختیار داد کشیدم کهنه فروش قلب شکسته میخری؟ با یه لبخند تلخ گفت: اگه ارزش داشت که نمیشکست........
دیگه نگاهمم نه حرف میزنه نه فریاد ناامید ناامید
mesle hamishe
من از همه ن.شته هاتون خوشم اومد یس تعارف
دقیقا حس این روزهای منه........