یادداشت های روزانه یک دیوانــه

متن های عاشقانه,اشعار عاشقانه,تک بیتی عاشقانه,دوبیتی عاشقانه,جملات زیبا,جملات قصار,اس ام اس عاشقانه,sms عاشقانه

یادداشت های روزانه یک دیوانــه

متن های عاشقانه,اشعار عاشقانه,تک بیتی عاشقانه,دوبیتی عاشقانه,جملات زیبا,جملات قصار,اس ام اس عاشقانه,sms عاشقانه

چه عمری گذشت...


چه عمری گذشت تا باورمان شد...


آنچه را باد برد خودمان بودیم!




نظرات 4 + ارسال نظر
آهو 1391/01/26 ساعت 10:17 ق.ظ

این روزها تا بارون می‌زنه...
ناخود آگاه بدون چتر از خونه میزنم بیرون و میرم قدم میزنم...
نمیدونم چه مرگمه...!!!
شاید دلتنگم...
شاید نگرانم...
... ... ... شاید غمگینم...
یا شایدم تنها....!
نمیدونم...
ولی‌ فکر کنم خیلی‌ داغونم ،چون...
بارون قطع می‌شه ولی هنوز صورت من خیسه

غزاله 1391/01/26 ساعت 11:58 ق.ظ

باد آورده را باد می برد!
تو که با پای خودت آمده بودی...

تنها 1391/01/26 ساعت 05:12 ب.ظ

خیلی قشنگ بود و پر مغز
ممنون

nasim 1391/01/30 ساعت 12:52 ق.ظ

شانه ات را دیر اوردی
سرم را باد برد...

عااااااااااااااااشق این جمله ام!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد