میروم تا در میخانه کمی مست کنم
جرعه ای بالا ببرم آنچه نبایست بکنم !
آنقدر مست که اندوه جهانم بروداستکان روی لبم باشد و جانم برود
برود هر که دلش خواست شکایت بکندشهر باید به من الکلی عادت بکند........
شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر، شخصیت من چیزیه که من هستم، اما برخورد من بستگی داره به اینکه : " تو " کی باشی ...
میروم اما نمیپرسم ز خویش منزل کجاست مقصود چیست... بوسه میبخشم ولی خود غافلم که این دل دیوانه را معبود کیست...
یک کاسه شراب باشدمن باشم و تو!تو از لب کاسه بنوشی و من از لب تو......
شهر باید به من الکلی عادت بکند........:(
معتاد الکلی . خجالت نمیکشی؟؟؟ فردا میام میبرمت کمپ واسه ترکاز کعبه به میخانه از مسجد و بت خانه .مقصد خدا عشق است باقی همه افسانه
عهد کردم که دگر می نخورمبجز امشب و فردا شب و شبهای دگر هم
شهر نخواست به من عادت کند من به بیابان خو میکنم...
+ در میخانه نبود بسته پس چرا حافظ گفت دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند؟- در میخانه نبود بسته حرمت می واجب آمد که ملائک در میخانه زدند
شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر،
شخصیت من چیزیه که من هستم،
اما برخورد من بستگی داره به اینکه :
" تو " کی باشی ...
میروم اما نمیپرسم ز خویش منزل کجاست مقصود چیست... بوسه میبخشم ولی خود غافلم که این دل دیوانه را معبود کیست...
یک کاسه شراب باشد
من باشم و تو!
تو از لب کاسه بنوشی و من از لب تو......
شهر باید به من الکلی عادت بکند........:(
معتاد الکلی . خجالت نمیکشی؟؟؟ فردا میام میبرمت کمپ واسه ترک
از کعبه به میخانه از مسجد و بت خانه .مقصد خدا عشق است باقی همه افسانه
عهد کردم که دگر می نخورم
بجز امشب و فردا شب و شبهای دگر هم
شهر نخواست به من عادت کند من به بیابان خو میکنم...
+ در میخانه نبود بسته پس چرا حافظ گفت دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند؟
- در میخانه نبود بسته حرمت می واجب آمد که ملائک در میخانه زدند