یادداشت های روزانه یک دیوانــه

متن های عاشقانه,اشعار عاشقانه,تک بیتی عاشقانه,دوبیتی عاشقانه,جملات زیبا,جملات قصار,اس ام اس عاشقانه,sms عاشقانه

یادداشت های روزانه یک دیوانــه

متن های عاشقانه,اشعار عاشقانه,تک بیتی عاشقانه,دوبیتی عاشقانه,جملات زیبا,جملات قصار,اس ام اس عاشقانه,sms عاشقانه

شبی را که سفر می کردید


یادتان هست شبی را که سفر می کردید

قول دادید و گفتید که بر می گردید


دست من را که گرفتید کمی جا خوردم

تازه فهمیدم و دیدم که شما هم سردید


حرف دل بود که در چشم شما یخ می زد

حرفهایی که به گفتار نمی آوردید


دوری از شخص شما باز عذابم می داد

دل من خوش به همین بود که بر می گردید


یادتان هست که گفتم پس از این می میرم

منم و یک دل دیوانه و صدها تردید


با که قسمت بکنم این همه تنهایی را

که به حجم غزل گم شده ام می گنجید


دل من جای کسی نیست و تنها فردید

این شمائید که با من و دل من همدردید


سهمم از دوریتان چند غزل می دانم

که به اشعار نسنجیده ام عادت کردید



نظرات 1 + ارسال نظر
آذر 1393/09/14 ساعت 01:33 ق.ظ

با سلام.
لطفا اسم شاعر رو هم ذکر کنید.این غزل از خانم فریبا عباسی هست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد