قصابهای شهر من بس با ایمانند
گوسفندان را با اعتقاد
و ذکر بسم الله الرحمن الرحیم
سر می برند
گوسفندان
نسل اندر نسل
قرنهاست
تیزی ایمان آنها را بر گلوی خود احساس کرده اند
قصابهای شهر من به گوسفندان..
گوسفندان ایستاده در مسلخ
آب می دهند
مبادا
تشنگی آنها را از تاب و توان بیاندازد
قصابهای شهر من گرگهایی با ایمانند...
پی نوشت : نمیدونم چرا بجای تبریک روز عید این متن رو انتخاب کردم !
اتفاقا کار خوبی بود
متفاوت بود
شاد باشی
آفرین وبلاگت قشنگه حالا شما هم به وبلاگ ما سر بزن
http://azerakhsh-film.persianblog.ir
سلام سلام وبلاگ نانازی دارین خوشمله هارمونیش به دل میشینه.به وب ما هم سر بزنید خوشحال میشیم بدجور
:(
قشنگ بود!خوشحال میشم به وبلاگم بیاین نظر بدین!
سلام .متنتون قشنگ بود.اما شاید اون قصاب وقتی داره گردن گوسفندو میزنه به یاد گرسنگی فرزندانشه.نباید ندونسته قضاوت کرد
سلام
زیبا بودددددددد
وقتی کسی را دوست دارید ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود
زیبا بود ولی من واسه محرم ازش استفاده کردم ممنون
سلام فقط میتونم بگم خیلی قشنگ بود
سلام
متنتون خیلی جالب بود با اجازه ازش استفاده کردم شما هم سری به خونه ما بزنید
سلام وب جالبی داری به منم سر بزن
من تورو لینکیدم دوس داشتی منو با اسم نگار(دختری تنها) بلینک
سلام دوست عزیز مطلبت خیلی قشنگ و متفاوت بود خوشحال میشم یه سری هم به وب من بزنی
سلام دوست من.انصافا شعر زیبایی نوشتی.به منم سر بزن نظر بده.
دوست من خیلی وبلاگ جالبی داری من معمولا نظر نمی دم ولی دلم نیومد این دفعه از گذاشتن این نوشته های زیبا ازت تشکر نکنم.موفق و پایدار باشید.